پلاک سه

ساخت وبلاگ

سلام.

چند وقتی هست که در آدرس جدیدی می نویسم. 

خیلی راه دور نیست. یکی دو خیابان آن طرف تر.

این هم آدرس:  sharifnia.ir 

 

.

+ نوشته شده در  یکشنبه سی ام مهر ۱۳۹۶ساعت   توسط خسرو شریف نیا  | 
پلاک سه...
ما را در سایت پلاک سه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : esharifnia0 بازدید : 13 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 20:30

تو که هیچوقت آدرس شهر و کشورت را به من نداده ای. از روحیات تو اما معلوم است که آنجا اوضاع بر وفق مراد است. اینجا اما... دو قطار به هم برخور کرده اند و چندین نفر کشته شده اند. آن سوتر بمب ترکیده و اینطرف تر هزاران نفر در خاک مشغول مردگی هستند. شهر چند روزی بود که در دود فرو رفته بود و قطعا ساعت ها از عمر افراد کم شد و این یعنی مثلا چند صد یا چند هزار نفر کشته بابت آلودگی چند روزه هوای شهر. حالا که کمی باد می آید و آلودگی ها را پوف می کند که کمی آنسوتر تا بقیه هم در آلودگی ما سهیم شوند، از شدت سرمای هوا بیم آن می رود که تعداد یخ زده های پایتخت بیشتر از سال قبل باشد. دیوار های مهربانی هم امسال خ پلاک سه...ادامه مطلب
ما را در سایت پلاک سه دنبال می کنید

برچسب : صدای,ابوعطا,این,شهر,آید, نویسنده : esharifnia0 بازدید : 39 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:33

پرده اول: بعد از چند وقت، سینی شام رو آوردم و نشستم روبروی تلوزیون. شبکه چهار بود. داشت از تقلب اعضای هیئت علمی وزارت بهداشت در مورد انتشار مقالات صحبت می کرد. آقای معاون وزیر آمد و می گفت: اعضای هیئت علمی نبوده اند و اصلا کم بودن و کی بود کی بود من نبودم! راست می گفت. ما خیلی خوبیم خب. مگر نمی دانید که ما چقدر خوبیم. ما کلی دکتر هستیم که در این سرزمین ویران به اشتباه روزگار، اسیر شده ایم. لحظه ای گمان نکنید که اینجا را ما ویران کرده ام ! به خودتان گمان اشتباه راه ندهید. ما همه خوبیم. کلی دکتر داریم در این مملکت. پرده دوم: حدود 10 ماه پیش بود که از پالان نامه فوق لیسانس خودم دفاع کردم. چه جلس پلاک سه...ادامه مطلب
ما را در سایت پلاک سه دنبال می کنید

برچسب : پالان,نامه, نویسنده : esharifnia0 بازدید : 3 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:33

مطمئنا شما هم اگر گذرتان به تهران افتاده باشد، پسران و دختران نوجوان و گاهی خردسالی را در کنار خیابان دیده اید که ابتدا تعجب کرده اید و بعد متاسف شده اید و بعد هم سِر. من هم مثل همه تهران نشین ها نسبت به این ماجرا سر شده ام. می گویم همه، چون بعید می دانم تعداد سر نشده ها آنقدر باشد که بتوان از نظر آماری برایشان ارزشی قائل شد – تازه همین قدر را هم باور ندارم. چندین بار، تصمیم داشتم چندین سوژه و چندین نوشته را اینجا به اشتراک بگذرارم و هر بار با خودم گفتم نکند که شو آف باشد. از آن اداهای با مرامی و خیرخواهی های من باب ریا. یک بار در وبلاگ قدیمی خودم نوشتم که حتی آن نوشته پاک شد و نسخه ای هم از پلاک سه...ادامه مطلب
ما را در سایت پلاک سه دنبال می کنید

برچسب : شهر,سِر,شده, نویسنده : esharifnia0 بازدید : 15 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:33

میدانی، همه چیز را می توان دسته بندی کرد، آدم را نیز. دسته بندی می کنیم تا راحت تر بشناسیم و راحت تر تصمیم بگیریم . تا شاید مفید باشد. حالا می خواهم آدم ها را دسته بندی کنم، به دو گروه. گروهی گستاخند!  من دوستی دارم که سالهاست می شناسمش و دوستش دارم و دوستم دارد. اما او گستاخ است، آنقدر که خود را فراموش می کند .گرچه به نظر می آید دایی جان ناپلئون را نخوانده و فیلمش را نیز ندیده (آخر اصلا حال انتخاب فیلم را هم ندارد!) اما به کمال معنا دایی جان است. او جزو دسته گستاخان است. او و همدسته هایش زمان و زندگی برایشان معنایی ندارد. آنها گستاخند، آنچنانکه هیچوقت نباخته اند – و احتمالا با خودتان می گویی پلاک سه...ادامه مطلب
ما را در سایت پلاک سه دنبال می کنید

برچسب : دانی,آدم,گستاخند,جسور, نویسنده : esharifnia0 بازدید : 17 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:33

سال هاست در تهران زنده گانی میکنم. از کودکی. پدر و مادرم اهل این شهر نیستند. من به خواست آنها اینجا متولد شدم. در تهران. این روز ها وقتی می گویند تهران، هر کس یاد چیزی می افتد. من حدس میزنم خیلی از تهران نشینان یاد دود بیفتند. به خصوص اگر این سوالتان را در فصل زمستان پرسیده باشید. به هر صورت، تهران شهر هزارتویی است. اگر اینجا گذر نکرده باشید باورتان نمی شود. باور کنید این شهر هزار توست و حتی بیشتر. و من تصمیم گرفته ام اینجا بیشتراز این شهر بنویسم. از این شهر بزرگ دوست داشتنی و دوست نداشتنی. شهری سرشار از دوگانگی. خیلی ها خیلی وقت ها زمانی که از تهران بد میگویی، میگویند: خوب چرا مانده ای، راه پلاک سه...ادامه مطلب
ما را در سایت پلاک سه دنبال می کنید

برچسب : تهرانیه, نویسنده : esharifnia0 بازدید : 6 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:33

کی بود کی بود من نبودم! یک قطار به قطار دیگر می خورد، کلی آدم می میرند، مسئولین کلی غصه می خورند. خانواده کشته شدگان اما... اتوبوسی از جوانان به سربازی اجباری برده می شوند و از ته دره سر در می آورند. مسئولین ابراز تاسف می خورند و بیانیه  می دهند که به حال سربازان و خانواده شان رسیدگی می کنیم! در اثر آلودگی هوا سالانه هزاران انسان از بین می روند، چندین و چند نوزاد ناقص متولد می شوند و سرطان و هزار کوفت و زهر مار دیگر از همین آلودگی ها بیرون می جهند. مسئولین اما با کت و شلوارهای شیکشان تسبیح گویان از راه می رسند که باز هم کی بود کی بود من نبودم. یکی می گوید بنزین آلوده است و دیگری می گوید ما با پلاک سه...ادامه مطلب
ما را در سایت پلاک سه دنبال می کنید

برچسب : حال,همه,خوب,است,اما,باور,نکن, نویسنده : esharifnia0 بازدید : 49 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:33

مادر ها دعا می کنند. بلند بلند دعا می کنند.   مادرش می گفت: دعا کنید عاقبت بخیر شود. بعد ها هرروز که از خانه بیرون میرفت، می گفت: دعا کنید به سلامت برگردد. آنروز که نوه پانزده ساله اش تلوزیون را روشن کرد، شوکه شدند. نوه اش از زبان افتاد. آنروز به همه می گفت دعا کنید در ایستگاه مانده باشد. چند ساعت بعد که متوجه شدند در ایستگاه نیست، می گفت: دعا کنید در ساختمان نباشد. چند ساعت بعدتر: دعا کنید، سالم باشد. چشم هایش دیگر قوت دیدن نداشت. نوه اش از زبان  افتاده. پسرش ناپدید بود. باز می گفت: دعا کنید. چند روز که گذشت، می گفت: دعا کنید جنازه گل پسرم پیدا شود. دعا کنید دخترش به زبان بیاید. لااقل گریه ک پلاک سه...ادامه مطلب
ما را در سایت پلاک سه دنبال می کنید

برچسب : مادر,دعا,کنند, نویسنده : esharifnia0 بازدید : 12 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:33

از کافه بیرون می آیم.هنوز صدای فور سیزن تو گوشمه. گیجم. صدایش را نمی شنوم که صدایم میکند، خسروووو. نگاهشم میکنم که با چه ذوقی تعریف می کند. در خیابان پیر مرد و پیرزن هایی را می بینم که از کنارم رد می شوند. دختران و پسران خوش هیکل. مردان عجول مشوش و زنانی که به ویترین دکان ها خیره مانده اند. یاد پدرم می افتم و مادرم. پیر شده اند و دارند پیرتر می شوند. هر روز می بینم که مادرم درد جدیدی به سراغش می آید و امید که از زندگشان پر کشیده. گویا کافه زندگی کاری جز تکرار برایمان نکرده. ومن گاهی فکر میکنم این تلخی قهوه نیست، تلخی تکرار است که کاممان را تلخ می کند. گاهی به خانم قهوه چی می گویم: قهوه تان ام پلاک سه...ادامه مطلب
ما را در سایت پلاک سه دنبال می کنید

برچسب : کافه,زندگی,تکرار, نویسنده : esharifnia0 بازدید : 18 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:33

-         حالم خوب نبود. با یکی از دوستانم قرار بود بریم خیابون انقلاب و بعدشم بریم یه جا بستنی یا قهوه بزنیم بر بدن. حالم خوش نبود. وقتی نشستیم و شروع کردیم به گپ زدن تازه متوجه نگاهش شدم. چشمانش از کاسه چشم بیرون زده بود و تعجب رو میشد از همه جای رفتارش تشخیص داد.   داشتم برایش تعریف می کردم که چرا این روزها حالم خراب است و نمی دانم چه می خواهم از دنیا. شروع که کردم به صحبت خوب فهمیدم که تحمل هر ثانیه حرف های من برایش عذابیست بزرگ. اما خب چه کار می توانستم کنم؟ اگر این جفت گوش را از دست می دادم، معلوم نبود تا کی در دلم می ماند و حتی به خودم هم واگویه نمی کردم و اگر حرف ها را واگویه نکنی – ح پلاک سه...ادامه مطلب
ما را در سایت پلاک سه دنبال می کنید

برچسب : تسبیح, نویسنده : esharifnia0 بازدید : 10 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:33